کد مطلب:90351 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

علی بن الحسین و عبادت











«عن ابی حمزه، قال: سئلت مولاه لعلی بن الحسین علیه السلام بعد موته فقلت: صفی لی امور علی بن الحسین- علیهماالسلام- فقالت: اطنب او اختصر؟ فقلت: بل اختصری قالت: ما اتیته بطعام نهارا قط و لا فرشت له فراشا بلیل قط».

ابی حمزه گوید: بعد از وفات سیدالساجدین زین العابدین علیه السلام روش و حالات وی را از كنیزش پرسیدم، گفت: به تفصیل بپردازم یا اختصار؟ گفتم: مختصر، گفت: هرگز در روزه سفره ی غذا را برای او پهن نكردم و در شب، بستر خواب را برای او نینداختم (یعنی روزها روزه دار و شبها تا سپیده دم به عبادت مشغول بود).

«عن عبدالسلام بن صالح الهروی، فی حدیث، قال: جئت الی باب الدار التی حبس فیه الرضا علیه السلام بسرخس و قد قید فاستاذنت علیه السبحان، فقال: لا سبیل لكم الیه، فقلت: و لم؟ قال: لانه ربما صلی فی یومه و لیلته الف ركعه و انما ینفتل من صلاته ساعه فی صدر النهار و قبل الزوال و عند اصفرار الشمس، فهو فی هذه الاوقات قاعد فی مصلاه یناجی ربه.»:

عبدالسلام هروی، در طی حدیثی، گوید: به در منزلی كه امام رضا علیه السلام در آن زندانی بود رفتم و از زندانبان وی خواستم كه به دیدار امام بروم: زندانبان گفت: امكان ندارد، گفتم: چرا؟ گفت: زیرا در شبانه روز هزار ركعت، نماز به جای می آورد و در ابتدای روز و پیش از ظهر و بعد از عصر به نماز مشغول نیست و در مصلی و جایگاه نماز، به مناجات با خداوند اشتغال دارد.

جای تردید نیست، كه پرواپیشگان تقوا آموخته از مكتب رسالت و امامت، هیچگاه از سیره و روش آنها كنار نبوده اند و مانند آنها وظایف محوله را تا حد توان، انجام می دهند، چرا كه وارستگان از دنیا و پویندگان راه حق (سالكین الی الله) كه عطر عبودیت، شامه ی روح آنها را نوازش نموده است، به كمیت اعمال متكی نبوده اند و تنها به كیفیت عمل می اندیشند. آن عمل كه با نشانه ی قبول و رضای حق، همراه باشد گرچه

[صفحه 275]

اندك، به آن خشنودند، به علت به دست آوردن رضای الهی و اگر اعمالی، در حد كثرت و فاقد رضای رحمن، صورت گیرد، به آن توجه نخواهند داشت.

علی علیه السلام اعمال را با جزا و كیفر مقایسه نموده و نمونه برداری می كند و به این نكته، توجه می دهد كه عمل با ارزش، عملی است كه از انسان رفع عقاب نماید و پاداشی را در پی داشته باشد.

«فوالله لو حننتم حنین الوله العجال و دعوتم بهدیل الحمام و جارتم جوار متبتلی الرهبان و خرجتم الی الله من الاموال و الاولاد، التماس القربه الیه فی ارتقاع درجه عنده او غفران سیئه احصتها كتبه و حفظتها رسله، لكان قلیلا فیما ارجولكم من ثوابه و اخاف علیكم من عقابه.»: به خدا سوگند اگر بمانند شتران فرزند از دست داده، ناله كنید و همانند كبوتری كه از انیس خود جدا گشته، ناله ی سوزنده از دل برمی كشد، خدا را با ناله و اندوه بخوانید و فریاد شما، مانند راهبان عبادت كار، بلند شود و اموال و اولاد خود را، در طبق اخلاص گذارده و در راه خدا تقدیم نمایید و خود نیز، در راه خدا بذل جان كنید. تنها خواسته ی شما تقرب به خدا باشد، تا اینكه به یك درجه نزد او ارتقا یابید و یا گناهی كه حافظان آن را حفظ نموده و نویسندگان آن را ثبت كرده اند، آمرزش طلبید و آمرزیده شوید، هر آینه نسبت به ثوابی كه برای شما امیدوارم، یا عقابی كه بر شما از آن خائفم، كم و اندك خواهد بود.

توضیح جمله ی «لكان قلیلا الخ» اینكه آن گریه ها، ناله، فریادها و خروج الی الله به مال و فرزند كه التماس تقرب به خدا، در رفع درجه، نسبت به آنچه را كه خداوند برای بندگانش فرموده است كم و اندك می باشد زیرا تقرب خدا به بندگان و اجر پاداشی او، بسی برتر و بالاتر است از آنچه كه عبد تصور می كند، بنابراین عمل بنده در برابر پاداش خداوند، نه آنچه او گمان می برد، اندك خواهد بود.

همچنین تهیه ی امور یاد شده، برای غفران گناه موصوف الذكر، اندك و ناچیز است، زیرا عذابی كه برای گنهكاران، مقرر شده بسی بالاتر و افزونتر است، از گناهی كه بنده، آن را تصور نموده و غفران آن را می طلبد، بنابراین عمل بنده، در این مورد نیز، اندك

[صفحه 276]

خواهد بود.

از اینرو نباید بنده تصور خود را در ثواب و عقاب مطرح نماید، بلكه لازم است در مورد طلب نمودن ثواب و ازدیاد آن، خود را در این راه، بیمه كند و با تمام وجود، در جستجوی رضایت خداوند بكوشد و همچنین در مورد فرار از عذاب الهی، با تمام وجود كوشش نماید، تا خداوند او را از عذاب مقرر، نجات دهد.

[صفحه 277]


صفحه 275، 276، 277.